دیالکتیک قدرت در سازمان

یادداشت مهندس حسین احمدی معاون سازمان نظام مهندسی استان تهران

مهندس حسین احمدی معاون سازمان نظام مهندسی استان تهران طی یادداشتی به بیان دیدگاه‌های خود در خصوص وظایف هیات‌مدیره‌های سازمان نظام مهندسی ساختمان پرداخت.

به گزارش پایگاه خبری سازمان نظام مهندسی، در یادداشت مهندس حسین احمدی معاون سازمان نظام مهندسی استان تهران آمده است:

در عصر ظهور سازمان ها، آشکارا نقش آن‌ها به منزله منبع قدرت و تاثیر در نیروهای محرک قدرت و تضعیف نسبی نقش شخصیت و مالکیت است، درواقع سازمان به لباس شهروندان و صدها اقدام در جهت منافع خاص مردم در می‌آید تا خواه به صورت مستقیم یا به وساطت دولت، اطاعت دیگران را جلب کند.

در روزگار جدید، شخصیت قدرتمند جای خود را به گروه مدیران داده است؛ کارآفرین میدان را برای مدیر تشکیلاتی بی‌نام و نشان خالی کرده است. حکایت سقوط شخصیت به عنوان منبع قدرت به این قرار است.

سازمان ها مهاری هستند با انگیزه پیشگیری از قدرت متمرکز غیرپاسخگو که با کارآمدی خود جلوی ناکارآمدی دولت را بگیرند.

جان کِنِت گالبرایت نویسنده کتاب آناتومی قدرت، گفته است: "شخصیت که جای خود را به سازمان داد، ناگزیر دست افراد بیشتری هم در اعمال قدرت باز شد. چیزی که یک وقت خواست و اراده رئیس بود، امروزه محصول بروکراسی است - حاصل کار، کمیته و کمیسیون و پیشنهادهایی است که از سلسله مراتب سازمانی برای جرح و تعدیل، حک و اصلاح و تصویب می‌گذرد."

در جای دیگر گالبرایت می‌گوید: "اما خیلی مهم‌تر از این قضیه، موضوع توهّم قدرت است. باز قسمتی از این توهّم از چاکر نمایی مادون به مافوق در سلسله مراتب سازمانی آب می‌خورد."

نویسنده مذکور در فصل دیگری آورده است: "خصوصا اگر سازمانی که در صدد جلب متابعت دیگران نسبت به مقاصد خود است از نظر درونی قوی باشد- اگر اعضایش به طور کامل تسلیم مقاصد آن باشند- قدرت تسلیم طلبی‌اش در بیرون از سازمان هم به همان نسبت بیشتر خواهد بود، از جمله تسلیم‌طلبی رای‌دهندگان و قانون‌گذاران".

سازمان در عین ملازمت با قدرت متمرکز رئیس و هیئت رئیسه آن، ملزم به پاسخگویی و مهار خوردن به قانون و دموکراسی و بروکراسی سلسله مراتب‌دار در چارچوب آن است. از طرفی کارآمدی و توانمندی آن وابسته به شایسته سالاری و انتخاب نیروهای توانا و کارساز، تعالی‌خواه و کمال‌گراست.

اگر سازمان را برای نیل به مقاصد آن بطلبیم، نمی‌شود سکان آن‌را به دستان کسانی سپرد که در پی مطامع خویش هستند.

بنابراین به میزانی که هر جمعی، اعم از هیئت مدیره یا هیئت رئیسه‌ها در سازمان، دور هم جمع می‌شوند تا برای آن سازمان تصمیمی اتخاذ نمایند، هرگاه با همگرایی به اهداف و مقاصد عمومی سازمان گردهم آیند، سهل‌تر و هرگاه برای مطامع شخصی گرد هم آیند، سخت‌تر سیر می‌کنند.

در ادامه حیات سازمان نیز، مشاهده می‌گردد تصمیماتی که اهمیت نمی‌یابند و اتخاذ نمی‌شوند، نه چون برای مقاصد سازمان مهم نیستند! بلکه مهم نیستند، چون برای مقاصد اشخاص، هرچند دارای مسئولیت اهمیت نمی‌یابند.

برچسب‌ها