به گزارش پایگاه خبری سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور، حسین احمدی معاون خدمات مهندسی سازمان نظام مهندسی استان تهران در یادداشتی به موضوع تعارض منافع پرداخته است. در یادداشت او آمده است:
این بار علاوه بر استعلام های رسمی مراجع چهارگانه قانونی ، بخش نامه وزیر راه و شهرسازی مربوط به تعارض منافع نیز ، دستاویزی برای احراز یا عدم احراز صلاحیت ها واقع شده است.
تعارض منافع (Conflict of interest) چیست؟!
تعبیر وزارتخانه از تعارض منافع این شده است که اگر عضوی از هیئت مدیره فعلی و بعضا غیر آن ، یعنی عضو با سمت سازمانی، با پروانه خودش در حرفه کار کرده باشد، مشمول آن میشود. یا اگر ذی سمتی در سازمان به آنان کار ارجاع داده باشد نیز دچار تعارض منافع شده است! آیا این تعریف از تعارض منافع بواقع صحیح است؟!
درواقع تعریف دقیق تعارض منافع به شرایطی گفته میشود که افراد یا نهادها با انتخاب «وظایف خود» یا «منافع شخصی یا گروهی مجزا» مواجه میگردند. در کل به معنای در عرض هم قرار گرفتن منافع مختلف است به نحوی که نتوان یکی را بر دیگری ترجیح داد.
در حقیقت هرگاه فردی مسئول ، در موقعیت شغلی خود در سازمان، در جایگاه هیئت مدیره ای یا ریاستی در معرض تصمیم گیری قرار بگیرد ؛ به نحوی که در آن تصمیم، خود یا افراد سببی و نسبی و هم گروهی اش، در آن موضوع مورد تصمیم ذینفع بوده باشند ؛ حتی اگر در تصمیم گیری حضور داشته باشد، نه اینکه تصمیم هم گرفته باشد؛ قطعا دستخوش تعارض یا تزاحم منافع شده است.
اما سخن به میان آمدن از تعارض منافع یا همان تضاد منافع، بعنوان یکی از شاخصه های وجود فساد ، علامت پذیرش فساد در سازمان است. نهادهای بالادستی نسبت به فساد نگران شده اند و دارند واکنش - البته درخور تقدیر - نشان می دهند.
شاخص احساس فساد یا شاخص درک فساد (Corruptions Perception Index(CPI) شاخصی است که رتبه فساد در بخش عمومی را نشان میدهد. سازمان شفافیت بین الملل از این شاخص در جهت رتبه بندی کشورها در میزان فساد شان بهره مند می شود.
البته باید مراقب باشیم پشت تعریف غلط از تعارض منافع عده ای سودجو قائم نشوند.از آنجا که فساد برای همه نامطلوب است، مبارزه با آن نیز یک مسئولیت مشترک است. باصطلاح "ما هم می دانیم ، شما هم می دانید ... می دانیم که می دانید ... می دانید که می دانیم"
حقه باز هایی هستند که در جایگاه و پوزیشن سازمانی ، حقه هایی را پیاده سازی می کنند تا برای منافع خود و گروه خودشان عمل کنند نه برای منافع عموم و سازمان. والبته در سازمان هایی که قدری شفافیت در آنها وجود داشته باشد این حقه بازها یک زنگوله هم آویزان دارند ؛ که سر و صدای آن ، ناخواسته موجب افشای حقه هاشان می شود!
تمثیل دیگر اینکه، لژیونرهایی در برخی سازمان ها هستند، که در باشگاهی غیر از باشگاه سازمان بازی می کنند. یعنی از خاستگاه و هزینه عمومی سازمان بجای بازی کردن برای آن سازمان ، برای باشگاه خودشان بازی می کنند.
شایان توجه است تعریف درست از تعارض منافع که استاندارد مشخص بین المللی نیز دارد، موجب پیشگیری از تخلفات و همچنین موجب سلامت در سازمان با رعایت روابط سلسله مراتبی با خود و نهادهای بالادست می گردد.
بدیهی است، خدای ناکرده تعریف و استنباط غلط از آن ، برعکس به ضد خودش مبدل شده و موجب پنهان شدن مصادیق آن می گردد.
آن را که حلال زادگی عادت و خوست
عیب همه مردمان به چشمش نیکوست
معیوب، همه عیب دگران مینگرد
"از کوزه همان برون تراود که در اوست"
ابوسعید ابوالخیر⚘